کلبه کتاب | دنیای کتاب و رمان و کتاب صوتی

کلبه کتاب

رمان عروس ارباب

نویسنده : نامعلوم

ژانر : BDSM

قیمت : 33000 تومان

رمان عروس ارباب

✿┄┅┄┅┄┅┄┅┄┅┄┅┄┅✿
#عروسـهـ_سیزدهـ_سالهـ_ارباب????????
#ᑭᗩᖇT_6

خیلی احساس تنهایی میکردم ، آریان همش به من گیر میداد اصلا اجازه نداشتم با هیچکس بازی بکنم ، دوست نداشتم شوهر داشته باشم لادن همسن من بود اما شوهر نداشت باید میرفتم پیش آقاجون باهاش صحبت میکردم شاید منم میتونستم لادن باشم شوهر نداشته باشم ، سریع به سمت سالن رفتم عمو هوشنگ و  زن عمو نسرین ، عمو محمد و زنش مریم نشسته بودند ، آریان هم نشسته بود
_ آقاجون
با شنیدن صدام نگاهش رو بهم دوخت و با همون صدای سرد و خشک گفت :
_ بله
_ لادن همسن منه ؟
_ آره 
_ پس چرا لادن شوهر نداره من دارم ؟
قبل اینکه آقاجون جواب بده آریان با عصبانیت سرم داد کشید :
_ گمشو تو اتاقت ببینم اومدی بلبل زبونی میکنی ک چی هان .
اشک تو چشمهام جمع شد ، با مظلومیت داشتم بهش نگاه میکردم که صدای آقاجون بلند شد :
_ آروم باش آریان
_ اما ...
_ آریان
آریان ساکت شد که آقاجون خطاب به من گفت :
_ چون تو انتخاب شدی زن آریان بشی نه بقیه ، وقتش ک بشه لادن هم ازدواج میکنه
با سادگی گفتم : 
_ نمیشه لادن زن آریان بشه من برم بازی کنیم با سیامک بعدش ک تموم شد بازی دوباره زن آریان بشم ؟
صدای خنده عمو محمد و زنش بلند شد که آقاجون داد کشید :
_ ساکت
رنگ از رخ جفتشون پرید و ساکت شدند ، آقاجون یه جذبه ی خیلی خاصی داشت که همه ازش حساب میبردند ، ترسیده سرجام ایستاده بودم که بهم اشاره کرد برم جلو رفتم جلو حالا یه قدم باهاش فاصله داشتم خیره به چشمهای من شد و گفت :
_ چون تو رو بیشتر از بقیه دوست دارم ، انتخابت کردم زن آریان بشی
اولین بار بود آقاجون داشت همچین چیزی به من میگفت چشمهام برق شادی زد فقط یه چیزی رو متوجه شده بودم اینکه آقاجون من رو دوست داشت !.