
رمان گناهم باش
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان گناهم باش
#گناهمباش #پارت1 نق زدم: _خیلی گرمه امیر ! تو گلو خندید و کمی از مایع ی زرد رنگ داخل لیوانش ریخت و مزه کرد. _نگفتم نخور؟ تو که جنبه نداری چرا میشینی همراهیم میکنی بچه! انگار نوشیدنی عقلم و زایل کرده بود! ادب رو قورت دادم و بی هوا دستش و گرفتم و گذاشتم روی صورتم . _مگه بچه ل ب به این بزرگی داره ؟ به تندی دست پس کشید. _نکن بچه! پاشو پاشو ببرمت زیر دوش آب سرد بلکه این غفلت بیاد سر جاش ، کم چرت و پرت بلغور کنی. عزیز جون بیاد تو رو توی این حال ببینه چوب تو استینم میکنه. غش غش خندیدم و دستم و پس کشیدم. _نمیام نکن امیر ، بازم بریز برام. نوچی کرد و کلافه دستش و لای موهاش فرو برد. سرخوش خندیدم و کمی دیگه برای خودم از اون نوشیدنی ریختم و یکجا سرکشیدم. گلوم سوخت و صورتم درهم شد. خیلی گرمم بود کاش راحت میشدم. دستم و بردم سمت لباسم و بالا کشیدمش. _زُلفا!! گوشه ای پرتش کردم و خندیدم. _گــرم بود. نگاهش روم میخ شد و آب دهانش و پر صدا قورت داد. حرکاتم دست خودم نبود، با امیر خیلی صمیمی بودم ولی نه دیگه در حدی که مقابلش با لباس راحتی بشینم و دلبری کنم. کاش این نوشیدنی و نمیخورم. بهم گفته بود که نخور ولی من سرتق تر از این حرفا بودم صداش درست کنارم، زیر گوشم پیچید. _چیکار میکنی زلفا ؟ میخوایی دیونم کنی اینطوری ؟!