
رمان سربازم بروسلی
نویسنده : فاطی
ژانر : طنز
قیمت : رایگان
رمان سربازم بروسلی
⊰•••┈───•••<⃟҉>•••───┈•••⊱ .بࢪوسـلیہ تا شب کلی ورزش و تمرینای سخت کردیم.. خیلی خسته شدم بودم.. مخصوصا گِریمی که داشتم، واقعا خستم کرده بود.. چه اشتباهی کردم بلند شدم اومدم سربازی... واقعا عقـ....ـلم کمه.. واقعا! نفس عمیقی کشیدیم و خسته و کوفته وارد خیمه های خودمون شدیم... فرمانده ام اومد.. همش مشکوک بهم نگاه میکرد... امیدوارم فقط اتفاق بدی نیوفته... خواستم برم رو تـ....ـخت که یهو مـ........ـثانهم شروع به کار کرد.. یا خدا.. این بـ.....ـیصاحـ....ـابم وقت گیر آورده... از تـ....ـخت اومدم پایین و رفتم سمت فرمانده.. -ببخشید فرمانده.. برگشت و نگاهی بهم کرد.. -بله؟ ⊰•••┈──•••<<⃟҉>>•••──┈•••⊱