کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

شکلات تلخ من

نویسنده : نامعلوم

قیمت : 45000 تومان

شکلات تلخ من

#پارت_1
شکلات تلخ من????

یه نگاهی به قیافم انداخت با عصبانیت پچ زد:
_دختر تو چطور میخای نقش برادر دوقولوتو بازی کنی هوم؟

بغض کردم..لب زدم:
_مامان آرزوی طاهر این بود که بره فرانسه درسشو بخونه..
چون تصادف کرده الان تو کماس همه زحمتاش به فنا می‌ره مادر من..

_بگو ببینم س.ی.ن.ه.هاتو چطور میخای بپوشونی؟ با سه تا پسر چطور میخای زندگی کنی!

_من فکر همه جاشو کردم شما غصه نخور فقط بابارو راضی کن..

_اگه بلایی سرت بیاد چی؟

_بلا سرم نمیاد بعدشم ماهان دوست طاهر هوامو داره به اون همه چیو میگم قول میدم!
_اوکی..

بارفتن مامان رفتم جلوی آینه..
فکرم خیلی درگیر بود..سرم داشت منفجر میشد..فکرم رفت سمت گذشته... اصن فکرش نمی‌کردم که ی روز زندگیم اینجوری به فنا بره..

من دختری که تک دختر خانواده ای که پدرم جراح قلب و مادرم متخصص زنان..
داداشه خوشگلم که فقط هشت دقیقه ازم بزرگتره..

منی که باید رل پولدارم که عاشق بازوهاشم ول کنم به خاطر داداشم..
یاد بازوهاش افتادم داغ شدم..

با صدای جیغی به خودم اومدم..

در اتاقم به شدت باز شد..
_سلام تری جونم!!

_زهرمار تری! صدبار گفتم بگو ترلان عجب!

_یه خبر بدی دارم برات بیبی!

قیافش خیلی ناجور شد..

_نکنه به خاطر رفتنم ناراحتی؟
_نه!