کلبه کتاب | دنیای کتاب و رمان و کتاب صوتی

کلبه کتاب

شب عاشقی با تو

نویسنده : راضیه علیجانی

ژانر : عاشقانه

قیمت : 23000 تومان

شب عاشقی با تو

با شنیدن صداش سرمو بلندکردم تا ببینمش تا سرمو بلند کردم دیدمش که داره به طرفمون میاد
آریو پسر عمم هست و 27سالشه 
اومد وصندلی جفت منو کشید وروش نشست باهاش  دست دادم وسلام کردم 
من:سلام خوبی
آریو:خوبم توچطوری 
من:خوبم 
آریو:شکر 
باصدایی عسل تازه یادم افتاد اونم اینجاست 
عسل:آیلین جان آقارومعرفی نمیکنی 
من:چرا پسرعمم آریو هستش وبعد رو کردم به آریو گفتم
من:صمیمی ترین دوست عسل
آریو:سلام از دیدنتون خوشبختم عسل خانوم 
عسل:ممنونم منم همینطور 
بعد از سلام واحوال پرسی آریو هم قهوه سفارش داد 
بعد از حدود 5دقیفه سفارش هارو آوردن داشتم قهوم رو میخوردم سرم رو بلندکردم که کامران  وچند پسر دیگه وارد کافه شدن وچون میز ما قشنگ رو برویی در  کافه بود  در نگاه اول من رو دید تا منو دید آبرو هاش به هم گره خوردن  بی اعتنا سرم رو به سمت آریو چرخوندم وگفتم 
من: خوب پسرعمه  چخبر کارو بار چطوره
اریو:  سلامتی خبری نیست کارو بارم خوبه خداروشکر 
من:خوبه شکر
آریو: توچخبرچیکارا میکنی 
خندیدم وگفتم 
من:منم اینه همیشه بی خبر بی کار
آریو:مثل همیشه 
یکم دیگه صحبت کردیم که آریو گفت خوب دیگه بریم 
من:بریم 
 عسل: بریم
آریو بلند شد منو عسل هم بلند شدیم 
آریو:همینجا صب کنین من برم حساب کنم بیام
# نویسندهRoz