شب عاشقی با تو
نویسنده : راضیه علیجانی
ژانر : عاشقانه
قیمت : 23000 تومان
شب عاشقی با تو
عاشقی باتو 2 با آلارم گوشی ببدار شدم رفتم به دوش گرفتم بعدش هم موهام خشک کردم موهای فرمشکیم تاروی کمرم بودند پوست سفیدم و چشمای مشکیمو دوست داشتم یه شلوار راسته مشکی با یه مانتوکوتی مشکی بایه شال مشکی برداشتم گذاشتم روی تخت یه آرایش ملایم روی صورتم انجام دادم بعدش هم لباس هامو تنم کردیم گوشیمو داخل جیبم گذاشتم واز اتاق اومدم بیرون مامان بابارو آمادع دیدم سلام کردم بابا گفت بریم آره ای گفتم وکفش های اسپرت سفیدمو برداشتم پام کردم سوار ماشین شدیم باباگفت:چخبر دخترم خوبی گفتم خبری نیست آره بابا جان شما خوبی گفت: آره دخترم..رو کردم به مامانو گفتم پس آوا نمیومد مامان گفت:چرا از خونه پدر شوهرش با امیر میاد اهان ای گفتم وگوشیمو از جیبم در آوردم تا اینترنتمو باز کردم انبوهی از پیام برام ارسال شد همشونم عسل بود باز کردم پیامشو عسل: آیلین.. هوی.. کجای.. یه کار مهم بات دارم.. وی با طاها کات کردمم.. بیشعور جواب بده.. من: هوی زهرمار.. خواب بودم.. بااینم نساختی من موندم کدوم خری میخاد بیاد تو رو بگیره تا ارسال کردم جواب داد انگار رو گوشی خابیده عسل:مهم نیست اون چه خری بود..خیلیم دلشون بخاد دختر به این ماهی نوشتم آجی سقفو بپا نوشت بی شعور اینا واقعیته باباگفت:رسیدیم بیا پایین آیلین برا عسل نوشتم شب بت پیام میدم بای نوشت: بای پیاده شدم آوا وامیر رودیدم بهشون سلام کردم وبابازنگو زد دروباز کردن رفتیم داخل Roz