جانان من
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 18000 تومان
جانان من
#۷ نگاهم لحظه ای رو قیافه ی در هم رفته ی استاد خیره موند وخندم بیشتر شد همچنان سربه زیر داشت واخم غلیظی کل صورتش رو پوشانده بود وبا ته خودکار روی میز ضرب گرفته بود . در نهایت طاقت نیاورد وبا لحن محکم وپر صلابتی گفت : _چقدر چیپ و احمقانه!! لحن صدای محکمش باعث شد کل کلاس ساکت شه: _مطمئنین اشتباه نیومدم واینجا کلاس متون دو برای دانشجویان حقوق هست؟!!! یا کلاس بچه های تازه به بلوغ رسیده !! !شاید لحن صدای زیادی جدی اش باعث شد صدایی از کسی درنیاد . لحظه ای سکوت کرد سپس لا الا هی .. گفت و خیلی سرد گفت: _نفر بعدی . حالا نوبت من بود .مطمن بودم به من هم مثل بقیه نگاه نمی کنه .. -اروشا شمیمی . برخلاف انتظارم سر استاد بلافاصله بلند شد وبلافاصله نگاهش در نگاهم قفل شد. هردو بهت زده بهم نگاه کردیم .. او بخاطر حضور من در کلاسش ومن بخاطر اینکه او اسم من را می دانست من زودتر به خودم اومدم وبا شیطنت چشمکی تحویلش دادم که او را هم به خود اورد . استغفرالهی که زیر لب گفت به خندم انداخت. زود نگاهش رو به زیر انداخت وبقیه شروع به گفتن اسامیشون کردند.