کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

جانان من

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 18000 تومان

جانان من

#۸
اخرین نفراسمش را که گفت استاد کاغذ را روی میز انداخت واز کیفش کتابی برداشت وپس از معرفی کتابی که باید خیلی زود تهیه می کردیم خیلی جدی شروع به توضیح درس اول کرد .

چنان جدی بود که همه بدون کلمه ای حرف ومزه پرانی مشغول گوش کردن صحبت های او بودند .

صدای بم ومردانه اش تو کل کلاس طنین انداخته بود وتو درسی که می داد بسیار مهارت داشت ...

کمی که گذشت حوصلم به شدت سررفت .
نگاهم را دراطراف کلافه چرخاندم وچون سوژه ای پیدا نکردم بنا به عادت همیشگی 
از کیفم کاغذی برداشتم وشروع به کشیدن کاریکاتور پسر ی کردم که پشت دری کمین کرده ودختری برهنه باسینه ها وباسنی بزرگ  را دید می زد .

چنان بحر نقاشیم رفته بودم که متوجه ی اشاره ی رها نشدم وزمانی به خودم امدم که ورق باشدت از زیر دستم کشیده شد .

هینی کشیدم ونگاهم را به استاد دوختم که نگاه کوتاه وپراخمی ابتدا به کاغذ انداخت .سپس لاالاهی ..گفت ونگاه خشمگینش لحظه ای مجدادا قفل نگاه من شد که با لبخندی پهن بهش زل زده بودم .لبخندم را که دید رنگ نگاهش خشمگین ترشد .

چینی گوشه ی چشمان شبرنگش  انداخت .

سپس ازهمان پوزخندهایی که من ازش متنفر بودم گوشه ی لبانش را به سمت بالا کشید. کاغذ نقاشی دستش را مچاله کرد وبا لحنی جدی و قاطع گفت

-شما از کلاس من اخراجی لطفا بیرون!!

لحظه ای از لحن قاطع وجدیش جاخوردم.صدای همهمه ی بچه ها مثل سوهانی رو ی عصابم خط می کشید.

صدای اعتراض امیز رها را از کنارگوشم بلند شد که گفت 

-استاد

اجازه ندادم جمله اش را کامل کند وغرورم را بیشتر از این جریحه دارکند 
چشم غره ای بهش رفتم که حساب کار دستش امد .