
رمان استاد جذاب من
نویسنده : فاطمه استاد،آروشا
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان استاد جذاب من
رهام:آفرین حالا کجا؟
دریا: شیراز
رهام:به به باریک لا شیراز خیلی خوبه
به ما که ر سی د خاک تو سرت به دریا که ر سی د باریک لا خی لی خوبه: -/..نگاهی به دری ا انداختم سرخ شده بود و سرشو انداخته بودپایین و داشت تشکر میکرد آخی بچم تاحالا با ی ه مرد غر یبه صحبت نکرده بود نگاهی به رهام کردم که همینجور ی زل زده بهدریا سریع به خودم اومدم و گفتم
رها:رهام کارم داشتی اومدی ؟
رهام که انگار اصلا تو باغ نبود برگشت سمتم وگف ت
رهام:چی؟
رها:میگم کارم داشت ی اومدی؟
رهام:آها آره مامان گفت صداتون کنم بریم پایین عصرونه بخوری م
رها:باشه دادا شی تو برو ما الان میایم
رهام:باشه
رهام رفت بیرون و در و بست دریا هنوز توهمون حالت بود خنده ا ی کردم و گفت م
رها:خیله خب بابا....نگاش کن چه قرمزم شده واسه م ا
دریا ی ه نگاه به من کرد و گفت
دریا:کوفت....میزنمتا
رها:خیله خب بابا بیا بریم
سری تکون داد و رفتی م پایین
همه دور میز بودن من و دریاهم کنار هم نشستیم روبه ر وی مامان و بابا و رهام بودیم که رهام همینجور ی زل زد به دریا.....دریاهم سرخ شد و سرشو انداخت پایین ی ه چشم غرو به رهام رفتم اونم ی ه اخمی بهم کرد و مشغول خوردن کیکش شد رومو کردمسمت دریا و یه نیشکو ن از پاش گرفتم اونم یه آخ یوا ش گفت و صورتش مچاله شد از درد برگشت سمت من و آروم گفت
دریا:وحشی چته تو ؟