
زندگی جدید
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 24000 تومان
زندگی جدید
"️" نزدیکم شداماکناررفتم وگفتم:ول کن سهراب اونا اگه میخواستن کاری کنن تاالان کرده بودن. درحموم روبستم،نمیدونستم تاکی میتونستم ازدستش فرارکنم، هیچوقت دوستش نداشتم وحتی بعدازازدواجم نشدکه دوستش داشته باشم،صرفابخاطرداشتن یه زندگی بهترباهاش موندم امانمیدونستم تاکی دووم میارم. وقتی اومدم بیرون سهراب توی اتاق نبودهمیشه بحث که میشداون کوتاه میومد. لباسموپوشیدم سهراب وارداتاق شدنگاهی بهم انداخت وگفت:خریداتوکردی؟ازدانیال راضی ای؟ یاسمن:اره خریدم،نمیدونم که چطورآدمیه روزاول کاریش بودساکته کارخودشومیکنه. سهراب:کسی که عرفان معرفی کنه حتماآدم خوبیه،راستی فرداصبح باشریکم وخانمش صبحونه میخوریم. یاسمن:کاش قبل ازاینکه برنامه بزاری نظرمنم بپرسی اصلاحوصله ندارم. سهراب:فرداروبخاطرمن اداره کن زندگیم. بدون توجه به حرفش خودمو انداختم روی تخت ازشدت خستگی داشتم بیهوش میشدم،امروز جوگیرشدم برای خسته کردن کوه یخ خودم بدترخسته شدم،باهمین فکراکم کم خوابم برد.