
رمان مربای پرتقال
نویسنده : بهار محمدی
ژانر : عاشقانه
قیمت : 30000 تومان
رمان مربای پرتقال
مربــــای پـــرتقال از پشت شیشهی دودی بنز آخرین مدلش؛ به در گاراژ چشم میدوزد. سوگند کنارش نشسته و سرش را در لپ تاپش فرو کرده. جهانگیر با استرس دستی به دستمال گردن زرشکیاش میکشد. برای بار هزارم میپرسد: - چرا نمیاد پس؟ سوگند سعی میکند بر اعصابش مسلط شود. نفسش را صدادار بیرون میفرستد. - رئیس چک کردیم هرروز همین ساعتا میاد بیرون. یکم صبر کنید میبینیدش. همان لحظه سیاوش خسته از در گاراژ بیرون میآید. جهانگیر بی اختیار سر جایش نیمخیز میشود. و سوگند با دقت به حرکاتش نگاه میکند. حس عجیبی است بعد از بیست و چند سال برای اولین بار پسری که رهایش کردی را ببینی. پسری از گوشت و خون خودت! کسی که حتی لحظهی تولد کنارش نبودی و در تمام طول عمرش گمان میکرده پدرش مرده... سیاوش مثل همیشه، ساکش را یک طرفی روی دوشش انداخته. راه خودش را میرود. - نذار بره. سوگند چشم گرد میکند. - جهانگیر خان! به خودتون بیاید لطفا شما کسی نبودی که احساسی تصمیم بگیره... الان که یک کاره نمیشه بریم بهش بگیم بابا داری!