کلبه کتاب | دنیای کتاب و رمان و کتاب صوتی

کلبه کتاب

رمان زندان بان مجهول

نویسنده : نامعلوم

ژانر : عاشقانه

قیمت : 43000 تومان

رمان زندان بان مجهول

هنوز کاملا به خواب نرفته بودم که باحس کردن دستی روی بدنم ترسیده چشم هامو باز کردم و وحشت زده به عمو کمال که توی رختخوابم بود نگاه کردم و باصدایی دورگه از ترس گفتم:

_عمو کمال؟ داری چیکار میکنی؟ 
با حس کردن بوی گند الکل دهنش حالت تهوع گرفتم وترسم بیشترشد..
_هیس بچه.. امشب عمو ممو نداریم! امشب من عاشقم تو معشوق..

ترسیده ازجا پریدم و باچشم های گردشده و نم زده نگاهش کردم گفتم:
_چی داری میگی تو؟ پاشو از اتاقم برو بیرون.. وگرنه داد میزنم خونه رو میریزم روی سرت!

همزمان خیز برداشتم تا فرار کنم که یه دفعه مچ پام رو محکم کشید و ازشانس بدم دمر روی زمین افتادم! زودتر ازمن واکنش نشون داد و به سرعت روی کمرم نشست و موهامو از پشت کشید وگفت:

_هوی توله سگ، ح .روم .زاده کیو تهدید میکنی؟ هان؟
خیلی تر‌سیده بودم.. به گریه افتادم و با التماس گفتم:
_عمو التماس میکنم داری چیکار میکنی؟ توروخدا ازروم بلند شو.. داری اذیتم میکنی!

_خفه شو کره خر.. به من نگو عمو.. خم شد کنار گوشم با حالت چندشی ادامه داد:
_امشب عمو نداریم... 
با انزجار صورتمو جمع کردم و سعی کردم خودمو از دستش نجات بدم..