
رمان زندان بان مجهول بخش دوم
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان زندان بان مجهول بخش دوم
_ تو چون حرص میخوری بامزه میشی اینکارو میکنم وگرنه اصلا این اخلاقو ندارمطبق معمول سکوت کردن رو ترجیح دادم و چیزی نگفتم تا اینکه بالاخره رسیدیماز ماشین پیاده شدم و منتظر موندم تا اونم ماشین رو پارک کنه و بیاد در رو باز کنه_ امشب حال داری بریم خرید؟پشت سرش رفتم توی خونه و گفتم:_ خریدِ چی؟_ همه چیزایی که احتیاج داری_ من چیزی احتیاج ندارم_ لباس، تخت و یه سری وسیله های دیگهبه طرف آشپزخونه رفتم تا غذاها رو گرم کنم و گفتم:_ من تخت احتیاج ندارم، عادت دارم روی زمین بخوابم_ واقعا؟_ اوهوم من هیچوقت تخت نداشتم_ خب ولی از این بعد باید داشته باشیزیرقابلمه رو روشن کردم و یکی از ابروهام رو بالا انداختم و گفتم:_ باید؟_ آره چون کف زمینای خونه خیلی سرده_ تشک هست که_ انقدر حاضرجوابی نکن و یه کلمه بگو باشه