شیطانی عاشق فرشته
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 25000 تومان
شیطانی عاشق فرشته
️ ️شیطانی عاشق فرشته... بهادر در را باز کرد و با تهدید انگشت اشارهاش را جلویم تکان داد. _غلط اضافه نمیکنی و فقط معاینهشون میکنی...برو تو...از پله ها میری بالا و اتاقی که درش مشکیه.....بجنب!!.. هولم داد که به ناچار پاهای سنگین شدهام را تکانی دادم و داخل رفتم...در را پشت سرم بستند و من نگاهی اجمالی به خانه انداختم. خانهای مدرن و شیک... در سالن هم دو بادیگارد ایستاده بودند که با نگاه خیره و اخم های درهمشان دنبالم میکردند. همانطور که خیره به خانه مانده بودم با پاهایی که میلرزید از پله های پیچ در پیچ چوبی وسط سالن بالا رفتم. خوب است که حداقل میدانم برای اینکه به دکتر نیاز داشتند مرا به اینجا اورده اند و لعنت به ان فکری که داشت فریاد میزد برای یک معاینه ساده برای چه باید مرا اینطوری با زور و تهدید بیاورند... ضربان قلبم بالا رفته بودو دستم بر روی نرده میلرزید....حتما کسی که میخواهم معاینهاش کنم ادم مهمی است که اینقدر بادیگارد دارد. جلوی در سیاه رنگ ایستادم و با تردید دستم را بالا اوردم و تقهای به در زدم. _بیا تو... انگار صدای جدی مرد اضطراب را در وجودم دواند که ناخودآگاه دستم بر روی مقنعه سیاه رنگم نشست و مرتبش کردم... سریع نگاهی به خودم انداختم...شلوار کتان دمپا گشاد سیاه و کتانی مشکی رنگ و مانتو دامنی سبز تیره... ارام دستگیره طلایی در را چرخاندم و در راهل دادم که مخلوطی از بوی سیگار برگ و عطری خنک و تلخ در بینیام پیچید.