شیطانی عاشق فرشته
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 25000 تومان
شیطانی عاشق فرشته
️ ️شیطانی عاشق فرشته... در ماشین را باز کردند و از توی ماشین بیرون کشیدم. صدای زنگ ایفون در گوشم پیچید و در با صدای تیکی باز شد. محکم هولم دادند. صدای همان کسی که در مطب توی اتاقم امده بود را شنیدم... _اقا تو اتاقه؟!... _اره......بهادر دکتر اینه؟... جوابش را نشنیدم و کیسهی سیاه از روی سرم کشیده شد. با افتادن یکدفعهای نور در چشمان اشکیام، چشمانم را بهم فشردم. یکی پشتم رفت و شروع به باز کردن گرهی طناب دور دستم کرد... چندباری پلک زدم و چشمانم را باز کردم. با دیدن چند مرد که هر کدام هیکلی چهار برابر بدن ظریف من داشتند وحشت زده تکانی خوردم... نگاهم را توی یک ثانیه در حیاطی که ایستاده بودیم چرخاندم...حیاطی حدودا چهل متری اما بسیار شیک... لامپ های حبابی و سفید رنگ دو طرف جادهی سنگ فرشی وسط حیاط را گرفته بودند و درختان کاج در کنارشان مرتب و با قدی متوسط بودند. _چه هلویی هم هست این دکتر... با صدای یکی از مردها نگاهم با ترس به سمتش چرخید. همان کسی که انگار بهادر نام داشت چشم غرهای به سمتش رفت. _حواست به نگاهت باشه اشکان...تو هم اون گره رو باز کن دیگه...زود ببرش داخل...همین الانم خیلی طول کشیده. سریع طناب را از دور دستم باز کردند و با گرفتن بازویم با قدم هایی بلند به سمت خانه کشیدنم....