شیطانی عاشق فرشته
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 25000 تومان
شیطانی عاشق فرشته
️ ️شیطانی عاشق فرشته... بدون اینکه چراغ هارا روشن کنم کنار دیوار پذیرایی سر خوردم و بغضم با صدایی بلند شکست... نمیدانم چند دقیقه شد....اما صدای چرخش کلید و ثانیهای بعد صدای کلافه رسام در گوشم پیچید... _مطبم رفتم دوباره....نبود....نگهبانش گفت ندیده که رزا بره بیرون....خونهی نگارم نرفته...رفتم اگاهی میگن باید بیست و چهار ساعت بگذره...دارم دیوونه میشم متین...گوشیشم دیدم تو مطبه... در رابست نگاهش هنوز به من نیوفتاده بود... _نه فعلا به مامان اینا چیزی نگو...نمیتونن الان بیان که... مامان حالش بد میشه...اومدم خونه ببینم نمیاد... نگار و باباش رفتن بیمارستانای نزدیک مطبش و بگـ... لامپ را روشن کرد که نگاهش به من که گوشهی دیوار در خودم جمع شده بودم، افتاد و حرف در دهانش ماسید... صدای متین را از پشت گوشی شنیدم که نگران صدایش میکرد و او بالاخره موبایل را دوباره بالا برد و کنار گوشش گذاشت... _اومده خونه متین......بعدا بهت زنگ میزنم!!... بدون انکه منتظر حرفی از جانب متین باشد ،گوشی را قطع کرد و روی مبل انداخت... از جا به زور بلند شدم و سرم را با بغض پایین انداختم...سریع قبل از اینکه چیزی بر زبان بیاورد با صدایی لرزان زمزمه کردم... _ببخشید که نگرانت کرد.... با کارش حرف در دهانم ماسید و تکان محکمی خوردم...