کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

حکم شکار

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 22000 تومان

حکم شکار

چهار سال پیش...قبل از این که مامانم فوت کنه و موظف بشم از گندم و گیتی مراقبت کنم؛خواستم خودکشی کنم!و دقیقا بعد از این که این تصمیم و یواشکی گرفتم؛مامانم سر ِ سفره بی هوا و یهویی گفت: 
--«تو مثل ِ خودمی!قوی...سرسخت!یه مونث ِ بی اندازه با اراده...تو خیلی کارا قراره بکنی دخترم؛خیلی تصمیم ها قراره بگیری!زندگی کردن مهم نیست؛چطوری زندگی کردن مهمه!پس خوب زندگی کن و بذار افتخار کنم که همچین دختری دارم!» 
مسلما از خودکشی منصرف شدم...حتی دیگه بهش فکر هم نکردم و یکی از اون تصمیم هایی که مامانم میگفت و گرفتم. اونم این بود که...آینده ام و بسازم! 
و حالا این منم...دختر ِ پروانه ِ همیشه قوی و اردشیر ِ همیشه نعشه! 
همونی ام که قرار بود آینده داشته باشه...خیلی کارا کنه،خیلی تصمیم ها بگیره،خوب زندگی کنه! 
اینه آینده ام؟خوبه زندگیم الان؟چیکار کردم غیر از دزدی؟چه تصمیمی گرفتم غیر از دزدی؟ 
من ناخواسته تو این باتلاق کشیده شدم و هر لحظه به درصد ِ غرق شدنم بیشتر اضافه میشه! 
صدای ِ بوق از پشت ِ سرم میاد و توجهی نمی کنم و به جاش به قدم هام سرعت می بخشم. چند ثانیه بعد دوباره صدای  ِبوق میاد و خب من تو دلم فوش ندم به این آدم ِ بی ملاحظه و بیشعور،چیکار کنم؟ثانیه ای بعد دوباره صدای ِ بوق میاد و این بار به صورت ِ کشیـــده و نه...این دفعه تو دلم فوش نمیدم!بر می گردم رو در رو فوش بدم که متوجه ِ لکسوس مشکی رنگ و آشنایی میشم!