رمان خانم وکیل
نویسنده : نامعلوم
قیمت : رایگان
رمان خانم وکیل
یلداااا یلداااا کجاییی بچه ؟ بله مامان جانم چیشده دوباره صدای خوشگلتو انداختی رو سرت؟ پاشو بچه مگه تو درس نداری مگه کنکور نداری پاشو تا لنگ ظهر خوابی بعد توقع داری دانشگاه خوب بری؟؟ گفته باشم من وبابات پول نداریم بدیم تو بری دانشگاه اوپس باز شروع شد همیشه همینه پاشو درس بخون باشو این کارو بکن پاشو اون کارو بکن یبار نگفتن پاشو هرکاری دلت میخاد انجام بده پاشو برو یکم براخودت گردش بیخیال فکر وخیال میشم میرم یه دستی به اب میرسونم ومیرم پایین مامان با دیدنم دوباره شروع میکنه به غر زدن ولی کو گوش شنوا صبحانه میخورم ومیرم اتاقم مثلا درس بخونم یه زنگ به دوستم مریم میزنم ومیگه که درس میخونه و من مزاحمش شدم ... بیا مردم دوست دارن ماهم دوست داریم بیخیال میشم ومیرم تو اینستا یکم میچرخم ژوووون چقدر پسرای جیگری هست اینجا چی میشد یکی از اینا برای من میشد و منم میرفتم سرزندگیم آخ آخ اگه ننم بفهمه من اینجا نمیتونم بخونم پاشم وسایلمو جمع کنم برم کتابخونه اونجا جو بگیرتم یکم درس بخونم حاضر وآماده تیپ میزنم ومیرم مامان با دیدنم تعجب کرد و دهنشو باز کرد غر بزنه که سریع گفتم قربون شکل ماهت برم دارم میرم کتابخونه درس بخونم عزیزم یکم ارامش امد تو چشماش و یه لقمه ومیوه برام سریع اماده کرد وراهی درسم کرد