رمان منفی چهار
نویسنده : مرجان فریدی
ژانر : طنز
قیمت : رایگان
رمان منفی چهار
نهال / آیلی / آردا آروم از پلهها پایین اومدم تا آیلی خره نفهمه دارم بیرون میرم. به پاگرد طبقهی اول که رسیدم یهو درخونشون باز شد. سکتهزده به در زل زدم که با دیدن نورتنخانم نفس نیمه راحتی کشیدم، این گامبالو هم به اندازهی خودش خطری بود، با اخم بهم نزدیک شد با تعجّب به دیوار چسبیدم. انگشت اشارش رو تهدید وارانه گرفت سمتم: -دخترهی سیاه اگه یهبار دیگه دردونم رو اذیت کنی من میدونم و تو و مامان هرجاییت. اخمام تو هم رفت از بچهگی بهم میگفت سیاه شاید چون برعکس آیلی موهام بلوند نبود و لباسای روشن نمیپوشیدم و از اول به مامانم میگفت هرجایی؛ البته تقریباً همه میگفتن مخ مرد زندار رو زدهبود. یه دردایی بعد گذر زمان دیگه خیلی نمیسوزونتت ولی جاش اذیتت میکنه. با یه نیشخند به سقف راهرو زل زدم. -کاری نکن بفرستمتون برگردید به همون قبرستونی که ازش اومدید. جوابی ندادم. نیشخند زد: -گمشو نبینمت. از کنارش رد شدم و روی پلهها به سمتش چرخیدم: -تموم شد؟ خیره نگاهم میکرد، خندیدم: -خیلی تاثیرگذار بود. مثل اونایی که رو به انفجارن نفس میکشید، با خنده براش دست تکون دادم: -میگم خونتون بالش دارید؟ به نظرم بفروش یه تنه همه رو تو خودت جا میدی تخت دونفرهای هستی برای خودت. و با دست عظیم بودنش رو ترسیم کردم، به سمتم خیز گرفت: -وایسا بهت تخت رو نشون بدم. با خنده به سمت در دوییدم: -به بابام نشون بده اون واجبتره جیغی زد که از خونه فوری دوییدم بیرون. این رمان ادامه دارد... پارت گذاری رمان از شنبه تا چهارشنبه (هفته ای 5 پارت) لینک پارت اول تیزر رمان JoiN