رمان پارتی هات
نویسنده : زهرا گلی
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان پارتی هات
᯽━─━─‹ ›─━─━᯽ ᖘᥲɾ੮Ꭵ Һo੮ از تب زیادی عرق می کرد. شالمم رو از کیفم بیرون کشیدم و وارد سرویس بهداشتیش شدم، باورم نمیشه از اتاق منم بزرگتره! سری تکون دادم و پارچه رو زیر آب گرفتم و بیرون زدم. کنارش نشستم و تا خواستم پارچه روی بدنش بکشم صداش در اومد. - چ..چی کار...میکنی. - خیلی رو مخمی، به اندازه کافی عصبی هستن، الانم که اینجام نمیخوام خونت گردنم بیوفته، ساکت شو بزار کارمو بکنم. - حـ...یف حالم خوب نـ...نیست، وگرنه جـ...واب پرو بازی هات رو میدادم. خندیدم. - فعلا که چلاقی تا اون موقع منم رفتم. با زنگ خوردن گوشیش گفت: - درش بـ....یار. دست تو جیبش تنگش کردم که بیرون نمی اومد. - یـ...االله دیگه. حرصی از جیبش بیرون کشیدم. رو مخ زنگ میزد. کی به کی میگه رو مخ! - این لبخند ملیحت برا چیه؟ کی زنگ زده؟ - رو مخ. - اعصاب منو بهم نریز، کیه؟ یکی تو پیشونیم زدم. - رو مخ، رو مخ زنگ زده. - جو..جواب بده، بگو... حال..... تکونش دادم. - هی چت شد؟ ᖘᥲɾ੮Ꭵ ɦο੮ ᯽━─━─‹ ›─━─━᯽ ࿐