رمان پارتی هات
نویسنده : زهرا گلی
قیمت : رایگان
رمان پارتی هات
᯽━─━─‹ ›─━─━᯽ ᖘᥲɾ੮Ꭵ Һo੮ با درد و چشمای بسته غرید: - چـ...چه غـ..لطی میکنی؟ - مثلا چی کار میتونم بکنم؟ داری از تب و خونریزی میمیری با این پارتی که راه انداختی آمبولانس هم نمیشه زنگ زد! پای پلیسو و وسط میکشه، باید خودم دست به کار بشم. هیچی نگفت که سرم رو توی صورتش خم کرد. - زنـدهاگ ا... - از...جـلو...ی ص..ورتم گـ...مشو. صاف نشستم و حرصی گفت: - نترس نمیخورمت. زخمش نیاز به بخیه داشت. - ببینم نخ بخیه، بی حس کننده داری؟ انگاری اصلا بهم اعتماد نداشت. - می...میخوای چه غل...طی کنی؟ - میخوام دهن تو رو بهم بدوزم. عصبی از جام پاشدم. - حقته همینجا ولت کنم بمیری. چشمای خمارش رو باز کرد، به سختی نفس می کشید. - چی کارت کنم؟ ᖘᥲɾ੮Ꭵ ɦο੮ ᯽━─━─‹ ›─━─━᯽ ࿐