سر اشپز دلربای من
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
سر اشپز دلربای من
سرآشپز دلربای مَــن ???????? #پارت_9 - داری میگی رستا از زیر کار فرار میکنه. ولی الان تو اینجا نشستی و اون تو آشپزخونهاس.. با پرویی تو چشمام خیره شد. - درست میگن. گلوتون پیش این دختره. سرآشپز تازه کار گیر کرده.. نفس عمیقی کشید. دستمال سرش تو جفت دستاش گرفت . - شما کسی نبودی که دلتون به حال آدمای مستضعف بسوزه. نمیخواستم بیش از حد عصبانیتی که سعی تو فروکش کردنش داشتم به رخ این پسر بکشم سیگارم رو که خاکستر شده بود. رو جا سیگاری گذاشتم. بدون اینکه نگاهی بهش بندازم گفتم. - همون طور که اولش گفتم من با حرف ادمی مثل تو تغییری تو مدیریتم نمیدم تا خواست چیزی بگه دوباره اضافه کردم. - اگه میخوای کارت رو از دست ندی... بنفعته همین الان اون دهن بی مصرفت رو ببندی. و بری سر کارت و تو مسائلی که به تو مربوط نیست دخالت نکنی.. •┈·┈·┈•┈·┈••????••┈·┈•┈·┈·┈•