
رمان شاه خشت
نویسنده : پاییز
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان شاه خشت
️️️️ ️️️ ️️ ️ _خشت سرش را کنار کشید و من نفس حبسشدهام را آزاد کردم. _ برنامه رفتنت رو کنسل میکنیم، چطوره؟ _ خب آخه گفتین حالتون خوب نیست دیگه، یعنی بد نباشه براتون؟ _ واقعاً خودتو میزنی به گیجی؟ صادقانه جواب دادم: _ نه، من یه خرده گیجم… واقعی! سرش عقب رفت، کناره لبهایش چین افتاد و شروع به خندیدن کرد. _ پا شو... دستم را دنبال خودش کشید. پلهها را بهسرعت بالا میرفت، دو تا یکی... مناسب پاهای بلندش و من پشتسرش برای متصل ماندن بازویم به باقی بدن، اجباری داشتم در دویدن. در تاریکی وارد راهرویی شد... چند دستگیره باز شدند… از درگاهها عبور کردیم تا انتهاییترین اتاق. قبلاز اینکه ذهنیتی راجعبه فضای اتاق در سرم شکل بگیرد، روی تختی پرت شدم. _ ببینم چی بلدی؟ هاج و واج نگاهش کردم و ناگهان به خودم آمدم. کیفم در آشپزخانه جامانده بود... همراه شالی که به سر داشتم. مانتو را از تنم بیرون آوردم و لباسها یکبهیک روی زمین افتادند. خیره به من بود، انگار شاهد خستهکنندهترین واقعه سال باشد. از جایش تکان خورد، بعداز مکثی هزارساله جلو آمد و به پارچه توری سوتین دست کشید. انگشتانش لای موهایم فرورفت و سرش در گودی گردنم. ️ ️️ ️️️ ️️️️