
شب عاشقی با تو
نویسنده : راضیه علیجانی
ژانر : عاشقانه
قیمت : 23000 تومان
شب عاشقی با تو
یلحظه از سوالش جا خوردم اما سری به خودمم اومدم گفتم من:نه......یجور با شیطنت گفت باشع منم گفتم من: اون فکر هارو از سرت بیرون کن خندیدوگفت آوا:باش بلند شدم ورفتم سمت اتاق وارد اتاق شدم ورفتم یه دوش بگیرم ....... از حموم بیرون اومدم وشروع کردم به خشک کردن موهام بعد هدود 20دقیقه موهامو خشک کردم وبستم یه مانتو لش مشکی و یه شلوار جین آبی تیره وشال سورمه ای برداشتم و روی تخت گذاشتم تا برای وقتی میخام برم کلاس گیتار بپوشم از اتاق بیرون رفتم مامان داشت میزو میکشید پشت میز نشستم که آوا همو اومد بی حرف شروع به خوردن کردیم وقتی غذام تموم شد با یه دستت درد نکنه آشپز خونه رو ترک کردم آماده شدم و گیتارمو برداشتم و یه اسنپ گرفتم وگوشیمو داخل جیبم گذاشتم بارسیدن اسنپ سوار شدم وبه سمت آموزشگاه رفتم رسیدم کرایه رو حساب کردم و وارد شدم استادم آقای فرخ که سنش حدودهای47*50میخورد مرد مهربونی بود والبته خونگرم وارد اتاقشون شدم وسلام کردم من:سلام فرخ:سلام دخترم خوبی من: بله ممنونمشما خوب هستین فرخ: بله خوبم شروع کنیم آموزشو من: بله شروع کرد