
گلامور
نویسنده : مریم دماوندی
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
گلامور
وحشت زده از جا میپرم و سر پا می ایستم. آمده بود؟ آن هم حالا؟ چرا خشکت زده کمندجان برو در رو باز کن به خودم می آیم. نگاه سراسر ترس و اضطرابم را از عقربههای ساعت که نه شب را نشان میداد میگیرم و با قدم های لرزان به سمت درب ورودی راه می افتم. گفته بود امشب نمی آید. خودش گفته بود، صبح بارها تاکید کرده بود که منتظرش نمانم اما پس چرا حالا؟ اصلا شاید هامون نباشد ها؟ اما خب این وقت شب کی به خانه ما می آمد؟ آن هم وقتی در این دوسال کسی جز خانواده خودم و هامون پا در این خانه نگذاشته است. پشت در می ایستم .... نفس عمیقی میکشم ، دستگیر را پایین میکشم و در را باز میکنم. نمیخوای بری عقب؟ صدایش که در گوشهای گر گرفته ام می پیچد تکانی میخورم نگاه خشک شده ام را از کفشهای ورنی همیشه براقش تا چشمانش بالا میکشم - سلام .. اخم میان ابروهای همیشه در همش عمیق تر میشود - علیک سلام احمقانه با لبخند مسخره ای که برلب نشانده ام می پرسم خوبی؟ خوبم ، ، حالا میری کنار یا وایسادی دم در با هم چاق سلامتی کنیم؟