هارت چاکلت من
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 31000 تومان
هارت چاکلت من
┆┄┄┄┄┄┄┄┄┄ ┄┄┄┄┄┄┄┄┆ 〈هـٰارتچا••کِلِتِمـن〉 به صندلی چرخ دار میز تحریرش اشاره کرد و ادامه داد: _برو بشین کارت دارم ترسیدم.. چیکارم داشت؟! آروم به سمت صندلی رفتم و روش نشستم. بالای سرم ایستاد و از توی کشوی میزش برگه ای بیرون کشید که قریب به یقین برگه کارنامم بود. خواستم توی هوا بقاپمش که دستم رو خوند و برگه رو بالا برد. ابروهاش توی هم گره خورد و یکی از اخمای شماتت بار معروفش رو بهم تحویل داد. _شیمی 7 ریاضی 12 فیزیک... پوزخندی زد و ادامه داد: _2! واقعا خجالت نمیکشی تو؟! ناراحت شدم . چرا داشت دعوام میکرد؟ _این چه وضع درس خوندنه؟! همیشه همینی یا این شاهکارته؟! با بغض نالیدم: _از این به بعد میخونم.. _بغض نکن کوچولو با این حرفش بدتر بغضم سر باز کرد هق هقم شروع شد. _اویی چه دختر کوچولوی لوسی ، گریه نکن عمویی. خودم معلمت میشم تا این ترم همهی نمره هاتو بیست بگیری. یادت نرفته که عموت مخ فیزیکه؟! و تو گلو خندید. با شنیدن حرفش هق هقم بند اومد و از ذوق زیاد دست و پامو گم کردم. °????????????????• : ┆┄┄┄┄┄┄┄┄┄ ┄┄┄┄┄┄┄┄┆