کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

هارت چاکلت من

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 31000 تومان

هارت چاکلت من

┆┄┄┄┄┄┄┄┄┄ ┄┄┄┄┄┄┄┄┆
〈هـٰارتچا••کِلِتِ‌مـن〉   


وارد اتاق شد
جلو اومد و دستسو رو هوا تکون داد.
_الو ، کجایی مهنا؟!

به خودم اومدم ، آب دهنم رو قورت دادم و گفتم:
_سلام ، هی..هیجا 

مشکوک نگاهی بهم انداخت و گفت:
_بشین درستو بخون 

شربتو دستم داد و گفت :
_اینم بخور ، انگاری گرما زده به سرت هنگ کردی.

روی تخت نشستم و لیوان شربت رو یه نفس بالا کشیدم. 

لیوان روی پا تختی گذاشتم ، خودمو انداختم روی تخت و چشمامو بستم ؛ 

چیزی نگذشت که چشمام گرم شد و به خوابی عمیق فرو رفتم.

با تکونای دستی لای چشمامو باز کردم.
_پاشو شب شده مهـنا چقدر میخوابی.

با دیدن مامان بالای سرم از جا پریدم. نگاهی به ساعت روی دیوار انداختم. 10 شب بود.
_پاشو بابا منتظره میخوایم بریم خونه. عموت نذاشت بیدارت کنما ؛ وگرنه همون سر شب با تیپا بیدارت میکردم.

خمیازه ای کشیدم و کش و قوسی به بدنم دادم.

بعد خداحافظی با عمو و مادر جون و پدر جون سوار ماشین شدیم.

°????????????????• : 
┆┄┄┄┄┄┄┄┄┄ ┄┄┄┄┄┄┄┄┆