کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

جانان من

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 18000 تومان

جانان من

عمو لبخندی بهم زد .

اشاره ای به  سینی شیرینی کرد وگفت 

_انقدر برای ما عزیزی که حتی نمی تونیم ازت دلخور باشیم

خوب بگو چیشده که قید شایعه رو زدی وعموی پیرتو لایق این ملاقات دونسی
لب و لوچم اویزون شدوحالت دلخوری به خودم گرفتمو گفتم
_اااااعموجون بخدا من همیشه به فکرتون هستم بعدشم براتون توضیح دادم که ...

لبخندی گرم زدو چاییش را به دست گرفت کمی مکث کردم بعد با تعجب پرسید

_راسی اروشا جان مگ تو الان بااستاد جدیدتون اقای توکلی کلاس نداری؟

ظاهری ناراحت به خودم گرفتمو سرمو انداختم پایین 
نگران شد و پرسید

_نکنه اتفاقی برا خانوادت افتاده ک من بیخبرم؟؟

_نه نه عموجون خیالتون راحت فقط..

_فقط چی دخترم پس چه اتفاق مهمی افتاده ک باعث شده تو از کلاست عقب بیوفتی؟

_راسش خو اقای توکلی منو اخراج کردن
تعجب کرد کمی ام خشمگین شدو گفت

_چرادخترم باز چیشده

_ازشنیدن این لحنش کمی ترسیدم و به من من افتادم بعد ادامه دادم

_من خیلی متاسفم عمو قول میدم دیگ اشتباه نکنم