جانان من
نویسنده : نامشخص
قیمت : 18000 تومان
جانان من
صدای رها رو شنیدم که ارام گفت -جوون چه پسری اوووف چشم غره ای بهش رفتم وب دخترا نگاه کردم که اکثرا با هم پچ پچ می کردند . سری با تاسف تکون دادم. پسر لحظه ای کل کلاس رو از نظر گذروند و وسط کلاس رو به بچه ها ایستاد وبا صدای بلند ورسایی گفت -سلام بچه ها من سهراب ساکی هستم و.... شنیدن همین اسم کافی بود تا به قهقه بیفتم صدای خنده ام مسل شلاق سکوت کلاس روشکوند با صدای بلندی میون خنده گفتم -با این قد وبالا ساک می زنی ..حالا خوب ک......و...ن نمیدی ؟!! چند می گیری حالا ؟!!!! لحظه ای کل کلاس سکوت شد وکمتر ازچند ثانیه کلاس درمیون بهت تازه وارد از خنده منفجر شد پسر تازه وارد همچنان وسط کلاس خشکش زده بود وبهت زده بهم زل زده بود . صورتش از شدت خشم قرمز شده بود ورگای پیشونیش برجسته شده بود. خندم رو قورت دادم وچشمکی بهش زدم که اون رو به خودش اورد اما خیلی زود خودش رو جمع کرد لبخندی زد وخونسرد گفت - می خوای مشتری بشی؟ حالا نوبت من بود بهتم بزنه !!کلاس برای دومین بار مثل بمبی رو هوارفت