کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

زندگی جدید

نویسنده : نامشخص

قیمت : 24000 تومان

زندگی جدید

"️"



چیزی نگفتم منوپس زدورفت توی آخرین لحظه ازپشت سردیدم که اسلحه داره،چیزایی که برداشته بودمو ول کردم رفتم دنبالش به اطراف نگاهی انداختم،چندنفرفروشنده و دوسه تامشتری بودن احتمال دادم که مرده دزدباشه بخاطرهمین دنبالش رفتم تارسیدبه صندوق،یه پاکت سیگارگزاشت جلوی صندوق دارکه حساب کنه.

بادقت به حرکاتش نگاه میکردم هرلحظه ممکن بود اسلحه رودربیاره امامیخواستم تا مطمئن نشدم کاری نکنم،صندوق دارحسابشو گفت وقتی که می‌خواست حساب کنه یه دفعه تفنگشودرآوردوبادادوبیدادگفت هرچی پول هست بزار روی میز،به دختری که پشت صندوق بودنگاهی کردم ترسیده بود و نمی دونست چیکار کنه؛به من نگاه کردمنم‌ سرتکون دادم که پولاروبزاره.دختره سعی داشت آروم کارشوبکنه تایکم مرده معطل بشه،دزده هم باتشرمیگفت که عجله کنه،وقتش بودکه کارمو بکنم ازپشت چسبیدم بهش دستی که اسلحش بودروپیچوندم و با لگدزدم توی پای مخالفش که روی زمین افتاد بعدم بلافاصله باپام اسلحه روزدم کنارودادزدم:پلیس خبر کنین.

بعدازاومدن‌ پلیس و انجام بقیه داستانا و جوا دادن به سؤالا‌ سوارماشین شدم،میوه وچیزایی که لازمم بودروازجای دیگه ای خریدم و به سمت خونه حرکت کردم.