
رمان زندان بان مجهول بخش دوم
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان زندان بان مجهول بخش دوم
ناخنام رو محکم توی پوست دستم فرو کردم و لبم رو گاز گرفتم؛ دلم میخواست خودم رو بزنم سیاه و کبود کنم!نسبت به خودم عصبی بودم و میخواستم که یجوری حرصم رو روی خودم خالی کنم!_ خود درگیری داری؟با شنیدن صداش از فکر بیرون اومدم و گفتم:_ چی؟_ میگم خود درگیری داری؟_ نه! یعنی چی؟_ آخه داری با خودت دعوا میکنیاخمام رو توی هم کشیدم و با حرص گفتم:_ به شما مربوطه؟ نه! پس دخالت نکنبرگشت با پوزخند نگاهم کرد و گفت:_ حالتم خوب نیست انگار! یه دقیقه میخندی یه دقیقه دعوا داری؛ یه دقیقه خوبی و دقیقه ی بعدش بد؛ مشکلی چیزی داری تو؟!عجب آدم پررویی بود! اخلاقیات خودش رو به من نسبت میداد پسره ی بیشعور...برگشتم مثل خودش با پوزخند نگاهش کردم و گفتم:_ خصوصیات خودت رو به من نسبت نده! کی بود تا ده دقیقه ی پیش داشت غش غش میخندید و حالا عین میرغضب طوری اینجا نشسته که انگار من ارث باباشو خوردم؟!_ من فرق دارم_ چه فرقی؟_ فرقشو نمیدونی، هنوز کوچولویی، بزرگ که شدی بهت میگمپوفی کشیدم و جوابش رو ندادم؛ بحث کردن با این آدم یکی از اشتباه ترین و بیهوده ترین کارهایی بود که میتونستم انجام بدم و اشتباه محض بود!