کلبه کتاب | دنیای کتاب و رمان و کتاب صوتی

کلبه کتاب

رمان بوکسور کوچولوی من

نویسنده : نامعلوم

ژانر : اجتماعی

قیمت : رایگان

رمان بوکسور کوچولوی من

بوکسـوࢪ.کوچولوے.مـن????????
#????????????????_15
┉┈┄┉┄┈┉╼•••╾┉┈┉┄┉┄

بازوشو گرفت و کشید : 
_پاشو...پاشو ببرمت دکتر 

نگاهی به اطرافش کرد .. پرنده پر نمیزد 

لباسش هر لحظه خیس تر می شد 
وحشت ترسشو کنار زد 

محکم بازوشو گرفت:  
_توروخدا کمک کن .. باید ببرمت بیمارستان خب میتونی راه بری؟!؟ 

چشماش نیمه باز بودن 
جون نداشت وگرنه حسابشو می رسید 

اول باید زنده می موند 
دستشو به کاپوت گرفت دلی نفس راحتی کشید 

سنگینی شو رو دخترک ظریف انداخت 
دلی قرمز شد : 

_اره دیگه لش کن روم من له نشم کی بشه 
خدا شانسای خوبو قشنگ یه گوشه جمع کرده 
عین سنگ از اون بالا می کوبه تو سر من بدبخت 

گیج به در بدون دستگیره خیره شد 
_ لمسیِ!؟ اثر انگشت می خواد؟!؟ چجوری بازش کنم؟!؟ 

کمیل عصبی احمقی نثارش کرد 
دکمه رو زد در با سرعت رفت بالا
دلی بی حواس انقد جلو رفته بود که چونش به در خورد 

_ اخ اخ خدایا خدایا اگه طلبی چیزی داری بگو قربونت بشم چیزی تو دلت نریز 
اخ فک بیچارم داغون شد 

کمیلو که رو صندلی گذاشت تو همون حالت موند 

با گیج بازی درو بست و با سرعت سوار شد
خیره به دمو تشکیلات ماشین صلوات فرستاد
 
_ببین من رانندگیم درست درمون نیست 
اگه زدم جایی خسارت مسارت نخوایا دارم نجاتت میدم

چشماش بسته بودن صورتش خی..س ع..رق زده بود ... با کلی گشتن بلاخره ماشینو روشن کرد 

_دلی دلی چه غلطی میکنی باید زنگ میزدی آمبولانس 
تو ننت از اینا داره یا بابات که سریع پریدی پشت فرمون اخه