شیطانی عاشق فرشته
نویسنده : نامشخص
ژانر : عاشقانه
قیمت : 25000 تومان
شیطانی عاشق فرشته
️ ️شیطانی عاشق فرشته... با رنگی که به شدت پریده بود بدون اینکه به پشت برگردم تند تند لب زدم. _من هیچی پیشم نیست تموم وسایلا...وسایلام توی کشوی میزه....هرچی میخواین ببرین....فقط منو ول کنین. مرد بدون انکه جوابی بدهد یکدفعه مچ دستم را گرفت و از اتاق بیرون رفت. کم مونده بود دیگر اشکم سرازیر شود... زیر لب باترس اسم خدا را صدا زدم و دنبالش کشیده شدم. تازه نگاهم به لباس هایش افتاد...کت و شلوار شیک و مشکی رنگی که خاکی شده بود....بیشتر لباس و هیکلش به بادیگارد ها میخورد. سعی کردم دستم را از دستش بیرون بکشم... _اقا کجا داری منو میبری؟!....ولم کن... وقتی بیتفاوت به سمت اتاق دیگر مطب رفت ،ترس به جانم چنگ زد. مطب خالی بود و نکند عمو رحیم، سرایدار اینجا هم خوابش برده است؟... البته زور ان بنده خدا که به این نمیرسید. پاهایم را وسط مطب سفت کردم و با صدایی لرزان جیغ زدم. _میگم کجا داری منو میبر... پشت دستش محکم بر روی دهانم نشست که شوکه دستم را رویش گذاشتم. سرش را به سمتم خم کرد. _خفه میشی یا نه؟!..... داد بلندش بدنم را از جا پراند و با ترس سری تکان دادم. دستم را دوباره محکم کشید که به ناچار دنبالش کشیده شدم.