کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

رمان ازدواج با آقا دزده

نویسنده : فاطمه عاشقی

ژانر : عاشقانه

قیمت : 39000 تومان

رمان ازدواج با آقا دزده

_خنده نداره.. روح من پسره و ظاهرم فعال دختره.. فضولیشم 
به تو نیومده.. ضمنا موبایلمو پس بده چیزای مهمی توش دارم 
که دیگه نمیتونم پیداشون کنم
_گوشیتو بدم که تا پامونو گذاشتیم بیرون زنگ بزنی؟
زیر لبی فحش مردونه ای بهش دادم که چشماش گرد شد و با 
چشمای عصبانیش نگاهم کرد و گفت
_کاری نکن زبونتو از حلقومت بکشم و بندازم جلوی گربه های 
محلتون
خفه خون گرفتم از برق عصبانی چشماش..
فقط نگاهشون میکردم که باالخره کیسه هاشونو برداشتن انگار میخواستن برن..
وقتی از در خارج میشدن برگشت نگاهم کرد..
نور چراغ آشپزخونه افتاده بود تو چشماش..
از کل بدنش فقط دو تا چشمش بیرون بود و با نقاب سیاهی 
که مثل زورو روی صورتش داشت، چشمای آبی طوسیش برق 
میزد و آدمو میکشید به خودش..
دو تا انگشتش رو با ژست قشنگی به معنی خداحافظی زد به 
پیشونیش و با صدایی که توش پوزخند موج میزد گفت
_ما رفتیم داداش، عزت زیاد