کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

حکم شکار

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 22000 تومان

حکم شکار

لحظه‌ای بعد اتوبوس هم میرسه و همه دقیقا شبیه گوسفند‌های گله،به سمت ِ در ِ اتوبوس یورش می‌برن...آقای ِ مدنظر هم پا میشه.
 تند خودم و روی صندلی می‌کشم تا به پشت ِ سرش نزدیک‌تر بشم و دست دراز می‌کنم و کیف رو با آرامش از جیب  ِپشت  ِشلوار جینش بیرون می‌کشم.
اما دستم هنوز یه میلی متر هم با شلوارش فاصله نگرفته که...خشکم می‌زنه! 
ناکِس مُچمو گرفته و با پوزخند مسخره‌ای که روی لبش جا خوش کرده خیره خیره نگاهم می‌کنه و من...چشم‌های ِ گرد شده و دهان نیمه باز، از فرط ِ تعجبم هم باعث نمیشه کمی از هیجانم کم بشه! 

 دستم و به قصد ِ خلاصی از قفل ِ دست‌هاش عقب می‌کشم ولی پا پَس کشیدن تو کارش نیست انگار! همچنان پر قدرت دستمو فشار میده...من ِ بخت برگشته هم تا حالا تو همین مخمسه‌ای گیر نیوفتادم آخه‌.
--تو روز ِ روشن و دزدی؟ اونم از من!!
خر ِ کیه که این‌طوری "از من، از من" می‌کنه؟والا اگه شانس منه که پسر ِ رئیس جمهور از آب درمیاد. 
بازم دستم و می‌کشم اما این بار فشاری به دستم وارد می‌کنه که باعث میشه از شدت ِ درد ضعف برم! 
به روی خودم هم نمیارم که کتفم داره از جا درمیاد اما! 
طی یه حرکت خیلی عجیب خم میشم و چنان گازی از دستش می‌گیرم  که صدای فریادش بلند و قفل ِ دستش باز میشه. دو تا پا که دارم؛ شصت تا دیگه قرض می‌کنم و دِ برو که رفتیم!