کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

حکم شکار

نویسنده : نامشخص

ژانر : عاشقانه

قیمت : 22000 تومان

حکم شکار

-کم نمیاره و میوفته دنبالم و من به ین فکر می کنم که سرعتم کم نیست...اون خیلی توربو طور میدوه! 
هوار میزنم "دربست" تا شاید یه لگن قراضه ای وایسه و بلاخره یه ماشین ِ زرد رنگ نگه میداره. سریع خودم و روی صندلی عقب پرت می کنم و همونطور که نفس نفس می زنم میگم: 
-تو رو جَدِت فقط برو! 
رانندهِ که میبینه اوضاع خیطه طبق خواسته ام با سرعت حرکت می کنه و من به عقب نگاه می کنم؛وایساده عِین کبریتی که آتیشش زده باشن به ماشین نگاه میکنه! 
جدا خدا بهم رحم کرد!! 
** 

با ذوق پله های بانک که به خیابون منتهی میشه رو طی می کنم. لبخند ِ رو لب هام برعکس ِ همیشه واقعیه! 
راسته ی خیابون و می گیرم و کوله ِ مشکی رنگی که توش گنج زندگیمه رو بغل زدم...مطمئنم که همین پول ِ ناچیز میتونه خیلی از مشکلات ِ کوچیک و بزرگم و حل کنه. باعث شه دزدی نکنم حداقل!یا این که...شکم ِ گندم وگیتی رو گشنه نگه ندارم. 
هنوز چند قدم بیشتر نرفتم که یه موتوری از کنارم رد میشه و کوله از بغلم کشیده میشه و قلبم وایمیسته! 
به ثانیه نکشیده صدای جیغم توجه اطرافیان و جلب میکنه! 
درنگ نمی کنم و با تمام ِ قوا دنبال ِ موتوری میدوم...کم مونده اشکم دربیاد و با وجود ِ بغضی که خِر ِ گلوم و گرفته داد میرنم: 
-دزد!بگیرینش...دزد!