رمان معشوقه من جلد اول
نویسنده : سلنا شمس
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان معشوقه من جلد اول
از این کارش خوشم امد و پیدا بود که ادم مرتبی هست ... مثل اینکه متوجهم نشد منم در رو بستم و به سمت لب تابم رفتم حالا که نمیتونم نقشه رو بکشم یه سری به ایمیل ها و ... بزنم غرق کار بودم که تقه ایی به در خورد : _ بفرمایید در باز شد و نفس با یه فنجان قهوه وارد اتاق شد و با لبخند ریزی گفت : _ براتون قهوه اوردم _ خیلی ممنون چرا زحمت کشیدین _ خواهش نوش جونتون قهوه رو به دستم داد که یه لحظه انگشت های دستش به دستم بر خورد کردن ... دلم میخواست دستشو تو دستم بگیرم و ساعت ها خیره ی اون دو گوی دریایی بشم ... انقدر غرق فکر و خیالاتم شدم که نفهمیدم کی از اتاق ببرون رفت ... رفتم سراغ نقشه ها و سعی کردم به نفس فکر نکنم و نقشه رو بکشم که موفق شدم ... بعد از مدتی نگاهی به ساعتم انداختم یک و ربع بود با صدای تقه ایی که به درخورد بفرمایید گفتم که نفس در رو باز کرد و گفت: _ ببخشید آقای سپهری تایم کار تموم شده میشه برم ؟ ساعت مچیم رو نگاه کردم و رو به نفس گفتم : _ بله میتونید برید یکم ول خورد و گفت : _ شما چی نمیرید ؟ با تعجب نگاهش کردم که اونم فهمید چه سوال بی جایی پرسید خواست چیزی بگه که گفتم : _ من فعلا کار دارم شاید یکی دو ساعت دیگه برم خونم _ ببخشید من ... _ مشکلی نیس _ خداحافظ آقای سپهری _ خداحافظ رفت بیرون که با لبخند برگشتم سر کارم " نفس " وای این چه سوالی بود من پرسیدم ... اخه به من چه ربطی داره رئیس شرکتم کی میره خونشون که بخوام ازش بپرسم ... فکر کنم مخم رد داد ... اره مگه غیر از اینه ... ولی چی شد که آقای سپهری جواب منو داد ... من منشی جدیدش!!