
رمان مانا دختری شرور
نویسنده : نامعلوم
ژانر : طنز
قیمت : 44000 تومان
رمان مانا دختری شرور
#پارت_19 مانا دختری شرور???? دهنم مث ماهی باز و بسته کردم ولی هیچ جوابی در قبال این حرفاي گنده ماندانا نداشتم اهورا باز باصداي بلند خندید و با شوخی گفت _مانی چشات از دخترم بگیر از کنارش بلند شدم و روي صندلی کنار عمو رحمت نشستم _والا دختره شما منو درسته قورت میده ... نگاهم به عمو رحمت افتاد ک با عشق به پسرش نگاه میکرد برق خاصی توي چشماش بود با شوخی رو به عمو گفتم_عمو جون تو هپروتیا... عموو لبخندي زد و چشم از تک پسرش گرفت _داشتم فکر میکردم اگر اهورا ازدواج کنه واقعا پدر نمونه اي میشه.. اهورا اخمی کرد_پدر من فعلا قصد ازدواج ندارم عمو _میخوام دوتا دختر خوب براي جفتتون پیدا کنم ، مجبورید قبول کنید تا کی میخواین تنها باشید بخصوص تو مانی از تصور اینکه من زن بگیرم خندم گرفته بود عمو_چیه میخندي؟خوشت اومد _اء عمو این چه حرفیه اهورا_پس اول واس مانی بگیرید بعدش من عمو رحمت اخمی کرد _اول بزرگترا زبونم واس اهورا بیرون اوردم_بفرما ..خوردي.. اهورا لبخندي زد _من ک زن بگیر نیستم...