کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

رمان منفی چهار

نویسنده : مرجان فریدی

ژانر : طنز

قیمت : رایگان

رمان منفی چهار

.از ساختمون خارج شدم و به فلوکس زردمون زل زدم.
-اوی صبر کن بیام.
آیلی در ماشینو باز کرد و درحالی که به درش تکیه میزد گفت:
-با خط یازده برو.
هم‌زمان به حرف بی‌مزش هرهر خندید۔
دهنمو کج کردم:
-بیا، بیا کف پامو بخارون یکم بخندم، نمیری از بامزه‌گی.
خندش محو شد و پوکر نگاهم کرد.
دهنمو شیش متر باز کردم و عین اسب شیهه کشیدم.
چشماشو لوچ کرد و گوشیش رو از جیبش درآورد و به سمت گوشش برد.
-الو سلام آگهی زده بودید یه گونه جانورِ عقب‌مونده از باغ‌وحش فرار کرده، بله بله مشکل ذهنی هم داره، درسته اسمش چی بود؟ نهال؟ بله اینجاست بیاید ببریدش.

با چشمای گرد نگاهش می‌کردم.
خم شدم کتونیمو درآوردم پرت کردم سمتش که جیغی زد و فوری سوار شد، داد زدم:
-لاغر مردنی دستم بیفتی تیکه‌تیکه‌ات میکنم.
شیشه رو پایین زد و با خنده گفت:
-از تو بهترم تپلو.
جیغی زدم و دوییدم سمت ماشین که گاز داد و رفت دنبال ماشین میدوییدم.
-وایسا، وایسا تا جرت بدم.
-از هر نظر نگاه میکنم بعید میدونم وقتی بدونه جرش میدی برگرده.
با حرص برگشتم سمت صدا.
با اخم نگاهش کردم:
-نخود کی بودی تو؟ فضولی؟ مفتشی؟
روی موتورش به سمتم خم شد:
-آخی، این رفتارا به نظرت یکم خز نشده؟
دخترِ لات و حاضر جواب؟
چشماش و چین داد:
-اوم تیپ مشکی و لش و دارک. مثلا خفنی؟
عصبی نگاهش میکردم، شیطونه میگه شرتش و بکشم سرش‌ها...
-اوووی دیوث‌بازی درنیار از دماغت میگیرم میبرمت جلو دَدی تپلت جرت بده‌ها.

با صدا خندید، باچهره جمع شده نگاهش میکردم. نیشخند دندون‌نمایی زد و دستشو روی دسته‌های موتورش گذاشت.
-خب دیگه سیندرلا بِکن کنار کار دارم.
از کنار موتورش رفتم کنار و گفتم:
-بیا برو بابا.
آروم حرکت کرد که داد زدم:
-سیندرلا هم بیشتر به تو میخوره.
به صورتش اشاره کردم:
-موهاتو بلندکنی خودم میگیرمت، جوجو.
دوباره نیشخند دندون‌نمایی زد و به پاهام اشاره کرد.
-جدی؟
به پاهام نگاه کردم، تازه متوجه‌شدم یه لنگه کفشمو پرت کردم سمت آیلی چشم چرخوندم ببینم کجا افتاده که دوباره صداشو شنیدم.
-فعلا سیندرلا.
با بهت سر بلند کردم، بند کتونیمو گرفته‌بود تو دستش و تکوتش میداد. با بهت دوییدم سمتش:
-کفشمو بده.
قهقهه زد:
-بیا بگیرش جوجه سیاه.
جیغی زدم و دنبالش دوییدم، با همون قهقهه گاز‌داد و دور شد.
همون‌طور که جیغ‌جیغ میکردم دنبالش میدوییدم. امّا بهش نرسیدم.
عصبی به پاهام زل زدم و داد زدم:
-دهنتو سرویس میکنم.



 این رمان ادامه دارد...


 پارت گذاری رمان از شنبه تا چهارشنبه (هفته ای 5 پارت) 


لینک پارت اول


تیزر رمان




JoiN