رمان مسافرت دخترونه
نویسنده : نامعلوم
قیمت : رایگان
رمان مسافرت دخترونه
رمان مسافرت دخترونه - مگه آدم وقتی یه چیز نو میخره شیرینی نمیده؟ چرا! - خب تو هم باید شیرینی بدی چون تو هم ناخنهات رو نو نوار کردی از دست تو سلین باشه بابا همین طور که با تیانا سر اینکه کدوم شیرینی فروشی بریم کل کل می کردیم که گوشیم زنگ خورد. - عه مامانمه - جواب بده خب - چشم منتظر دستور تو بودم. تیانا یه چشم غره رفت و روش رو برگردوند - الو سلام مامانی خوبی؟ - الو سلام سلین کجایی؟ مگه قرار نشد زود بیای خونه؟ تو راهیم مامان جان - همه ی چیزایی که نوشتم رو خریدی؟ آره فقط چیزه امم.... - چیز؟ - هیچی کاری نداری؟ - نه فقط زود بیا که کلی کار داریم بعد تماس رو قطع کرد به تیانا گفتم - دور بزن من باید برم فروشگاه به لیست مامانم داده باید اونا رو بخرم - آه کاش زودتر میگفتی چند تا فروشگاه رو رد کردم. - راستش اصلا یادم نبود الانم سریعتر برو دم یه فروشگاه نگه دار دیرم میشه - باشه پدسگ الان دور میزنم یکی همین نزدیکی هست. باشه فقط زودتر تا مامانم پوستم رو نکنده. ¦ ????????????????} رمان مسافرت دخترونه - مگه آدم وقتی یه چیز نو میخره شیرینی نمیده؟ چرا! - خب تو هم باید شیرینی بدی چون تو هم ناخنهات رو نو نوار کردی از دست تو سلین باشه بابا همین طور که با تیانا سر اینکه کدوم شیرینی فروشی بریم کل کل می کردیم که گوشیم زنگ خورد. - عه مامانمه - جواب بده خب - چشم منتظر دستور تو بودم. تیانا یه چشم غره رفت و روش رو برگردوند - الو سلام مامانی خوبی؟ - الو سلام سلین کجایی؟ مگه قرار نشد زود بیای خونه؟ تو راهیم مامان جان - همه ی چیزایی که نوشتم رو خریدی؟ آره فقط چیزه امم.... - چیز؟ - هیچی کاری نداری؟ - نه فقط زود بیا که کلی کار داریم بعد تماس رو قطع کرد به تیانا گفتم - دور بزن من باید برم فروشگاه به لیست مامانم داده باید اونا رو بخرم - آه کاش زودتر میگفتی چند تا فروشگاه رو رد کردم. - راستش اصلا یادم نبود الانم سریعتر برو دم یه فروشگاه نگه دار دیرم میشه - باشه پدسگ الان دور میزنم یکی همین نزدیکی هست. باشه فقط زودتر تا مامانم پوستم رو نکنده. ¦ ????????????????}