رمان پارتی هات
نویسنده : زهرا گلی
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان پارتی هات
᯽━─━─‹ ›─━─━᯽ ᖘᥲɾ੮Ꭵ Һο੮ ... لبه ی پرتگاه ایستادم.... خیلی با خودم فکر زدم ولی همش به ته خط می رسیدم... امروز جون یه نفرو نجات دادم ولی قراره جون خودم گرفته بشه... سرم رو بالا گرفتم. - خدایا میدونم خودکشی گناهه ولی میشه...میشه برا من استثنا قائل بشی؟ یه قدم جلوتر رفتم، خیلی بلند بود مطمعنم می مردم، ولی اگه یک درصد فلج شدم چی؟ تند تند سری تکون دادم، فوقش قرص میخورم و کار نیمه تموم رو تموم میکنم. - مامان دارم میام پیشت. چشمام رو بستم و دستامو مشت کردم. قلبم تند تند به سینه میکوبید و پاهام می لرزید. - کاش یکی رو داشتم منصرفم می کرد... تا خواستم خودمو پرت کنم که دستی بازوم رو گرفت و محکم به عقب کشید که جیغی زدم و دو نفرمون به عقب پرت شدیم. دستمو روی قلبم فشردم و به عقب خیره شدم. پسره تند تند نفس می کشید یهو غرید: - داری چه غلطی میکنی. - به توچه، چرا نجاتم دادی؟ حرص دار خندید. - خودت گفتی کاش یکی رو داشتم نجاتم می داد، الان طلبکار هم شدی؟ ᖘᥲɾ੮Ꭵ ɦο੮ ᯽━─━─‹ ›─━─━᯽