کلبه کتاب | دنیای کتاب و رمان و کتاب صوتی

کلبه کتاب

پسر عموی من

نویسنده : نامعلوم

قیمت : رایگان

پسر عموی من


هیچوقت یادم نمیره که بعدش حتی بدون اینکه بهم نگاه
کنه رفت فرانسه.
هر شب کابوس میدیدم و گریه میکردم؛ دیگه هیچوقت
نتوستم با پسری صحبت کنم چون دیگه دختر نبودم که
حق انتخاب داشته باشم.بدتر از اون هیچ دوستِ دختری
هم نداشتم؛ فقط یکی که مثل آبجبم بود برام اونم رستا
بود.تازه بعد این سالها داشتم این اتفاقاتو از یاد میبردم که
۶ماه قبل دوباره سرو کلش پیدا شد.
بعد از اومدنش آقاجون گفت که من بزرگ شدم و باید
عقد کنیم بعد از چند روز
دوباره به خاطر شرکت و کار،گذاشت و رفت و منو با
این حجم از غصه تنها گذاشت.دیگه زندگی برام شده بود
جهنم هیچی برام مهم نبود تا اینکه فهمیدم باردار شدم