
رمان شاه خشت
نویسنده : پاییز
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان شاه خشت
️️️️ ️️️ ️️ ️ _خشت تصویری شطرنجی از زنی نسبتاً چاق که سینی بزرگی را روی میز گوشه اتاق گذاشت. بدون حرف از اتاق بیرون رفت، حتی سرش را برای یک لحظه بلند نکرد. معده خالی با قاروقور، هشدار میداد. آبی به سر و صورتم زدم و از روی میز وسایلش، کرم مرطوبکننده را به دست و صورتم مالیدم. حداقل خشکی پوستم را میگرفت. موهای بههمریخته از حمام دیشب که هنوز نمناک بودند را هم با برس روی میز شانه زده و بافتم. کشی که همراه نداشتم، سراغ اتاق لباسش رفتم و بیاختیار سوت کشیدم. شاید بیست کت و شلوار... همه هم بدرنگ و تیره... ردیف پیراهنهای مردانه، اکثرا سفید! آقای از خودمتشکر، پول داشت، سلیقه نه! کراواتهایش انصافاً بد نبودند. چند پاپیون هم داشت، یکی را برای بستن پایین موهایم برداشتم. گشتوگذار کافی بود، باید چیزی میخوردم قبلاز اینکه کسی سروقتم بیاید. سینی روی میز، حاوی خوراکیهای جالبی بود. انواع میوههای گرمسیری، آبمیوه، نانهای برشخورده، تخممرغ، عسل، مربا و... یک گلدان باریک سیاه، پر از گلهای ریز زردرنگ، شبیه گلهای کانولا! یک شاخه کوچک را بیرون کشیدم و لای موهایم جا دادم. برای خودم چای ریختم و دستم بهسمت ظرف نان رفت که... با صدای پایی به عقب برگشتم. خودش بود! همیشه لقمه به دهانم نرفته، سروکلهاش پیدا میشد. ️ ️️ ️️️ ️️️️