کلبه کتاب | تجربه‌ای نو از کتاب‌های الکترونیکی و داستان‌های شگفت‌انگیز

رمان شاه خشت

نویسنده : پاییز

قیمت : 29000 تومان

رمان شاه خشت

️️️️
️️️
️️
️
‌_خشت


_ فولکور موم خراب می‌شه، سشوار بهتره!  

پوفی کرد و بغ کرده روی تخت نشست.  

سراغش رفتم، از چه می‌ترسید؟ دفعه اولم که نبود!  

_ نازی، نبینم بری توی لک! بابا این شازده رو تو گنده کردی، دختر! نترس، من طوریم نمی‌شه، صحیح و سالم برمی‌گردم.  

چشم‌هایش را با دست ماساژ داد. 

_ به خدا نگرانتم، با اون زبون درازت! این یارو روانیه. پری، بالاغیرتا سربه‌سرش نذار.  

_ ولم کن سر جدت! چقدر روانیه؟ اندازه اون یارو دکتره بود، آدم‌و می‌بست به تخت بعد کارش‌و می‌کرد؟  

سرفه کرد و سرش را تکان داد. 

_ اون یکی چی بود؟ حاجی بازاریه، می‌گفت پول یه شب سر می‌دم، بذار قبلش کتکت بزنم، مرتیکه الاغ! انگار مراتبش می‌رفت بالا من‌و بزنه!  

_ من چی می‌گم، تو چه اراجیفی می‌بافی به‌هم! 
 
_ دارم روشنت می‌کنم، یادت می‌ندازم که من تا الآن همه رقمه دیدم.  

حال نازی سرجا بیا نبود! 

_ نازی، از همه باحال‌تر اون روانشناسه بود که اصرار داشت روش جیش کنم که ارضا بشه! مرتیکه فکر کرده بود چاه مستراحه!  

_ وای! پری، کاش حلقت‌و ببندی، چرت نگی این‌قدر! همچین از خاطراتش می‌گه که...  

_ آباریکلا، منظورم اینه که حاجیت رو دست کم نگیر. این شازده هم مدل بقیه، حالا نهایتاً سمبه‌ش یه‌کم پرزورتر! طوری نیس بابا، حله!  

به روبه‌رو خیره شد، انگار با خودش حرف بزند. 

_ یه جور ترسناکیه، انگار بخواد شکنجه‌ت کنه، یه تنفری توی نگاهشه، هرچقدر بیشتر درد کشیدنت رو ببینه، راضی‌تر می‌شه. اگه حس کنه که جون به تنت هست، ولت نمی‌کنه. باهاش نجنگ، تسلیم باشی زودتر خالی می‌شه. این زودتر که می‌گم یعنی... ببین، پری خودش اول کاری نمی‌کنه، فقط با تنت بازی می‌کنه که وا بدی پیشش و بخوایی، اون‌وقت بازیش رو رو می‌کنه. مثل یه ساختمون بلند، می‌برتت بالا و می‌ندازه پایین... وقتی خوب از حال رفتی، تازه می‌افته به جونت. وقتی می‌گم مریضه، روانیه، این‌و می‌گم... هر کاری می‌کنی باهاش مبارزه نکن.


️
️️
️️️
️️️️