
رمان شیطون نباش
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : رایگان
رمان شیطون نباش
‹ #شیطون_نبآش????????› ╸╸╸╸╸╸╸╸╸✏️????╸╸╸╸╸╸╸╸ #part_6 طی یه فکر کاملا به صرفه و اقتصادی تصمیم گرفتم پول تاکسی امروزم رو بدم، و خودم رو یه شیرکاکائو مهمون کنم بلاخره عشق و حال هزینه داره... ماهم هزینه رو باید با پیاده یورتمه رفتن بپردازیم؛ یه همچین آدم گنگی بودم تازه اونجا قضیه جالب تر میشه که شیرکاکائو گرونتر دربیاد.. قشنگ تا یجام میسوزه! _بسم الله یه نفس سر کشیدم... ماشین بنزین میخواد و من شیرکاکائو! اینه فرق ما داداش _آقا حالت خوبه؟! برگشتم سمت صدا که دیدم یه یارویی خم شده کنار جدول خیابون و چند نفری دورش جمع شدن. حس پزشکیم گل کرد و نزدیک تر رفتم: _اهم اهم بفرمایید کنار بنده پزشک هستم، مشکل آقا چیه؟ یکیشون برگشت سمتم و گفت: _خدا خیرت بده دخترم، رنگ به روش نیست اگه لازمه زنگ بزن اورژانس... ژست جدی گرفتم و از بینشون گذشتم: _آقا؟ ╸╸╸╸╸╸╸╸╸✏️???? ╸╸╸╸╸╸╸╸╸