
رمان تو مال منی
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان تو مال منی
┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄┈ ᯏ ᥣᥲ᥎ᥲ᥉ℍᥲ????ᥲ???? ᯟ |~ نامزد امیر حافظ?.. مغزم یه لحظهـ نکشید.. امیر حافظ مگه نامزد داشت? یه لحظه یاد اون روز تو مطبش افتادم.. ناازگل.. پس شکم درست بود ، نازگل نامزدشه.. یه نفس عمیق کشیدم و جسور جواب دادم +شما نازگل جون هستید?. نفسش و صدا دار داد بیرون –تو اسم من و از کجا میدونی? +وقتی تو مطب آقای دکتر بودم ، زنگ زدید بهش.. –از بیماراشی?. ابروم و بالا انداختم و با یه لبخند شیطون جواب دادم +خیر –پس تو مطب ایشون چیکار میکردید? +یه طلبی ازم داشتن ، برای پرداخت اون طلب پیششون رفته بودم که یهویی شما زنگ زدید و مزاحم ما شدید و ایشونم با عجلهـ از مطب زدن بیرون.. خودمم از لحنم خندم گرفتهـ بود کهـ نازگل یه کمی مکث کرد و گفت –اسمت چیه? بگو اسمت و برم از امیر بپرسم.. +بهش بگید رومیساعم ، همونی که تو جشن تولدش بودید و... حرفم و ادامه ندادم کهـ گفت –خعله خب.. از امیر میپرسم که چی هصتی و چی میخای ، وای به حالته اگه دروغ گفته باشے... با دیدن پیراشکیم که حاضر شده بود ، با ذوق لبخندی زدم و گفتم +سلام برسونید به دکتر..خدانگهدارر. سر خوش تماس و قطع کردم و پیراشکیم و تحویل گرفتم... نازگل بعد از قطع شدن تماس.. گوشی و گرفتم پایین که خانوم جون نگام کرد و گفت –امیر حافظ کجاست?. لبم و گاز گرفتم و گفتم +خانوم جوون.. –این دختره گیس بریده کی بود?چی داشت پشت سر هم بلغور میکرد?. سرم و تکون دادم +من از کجا بدونم آخه.. اصلا کار درستی نکردیم که وارد حریم خصوصی امیرحافظ شدیم. خانوم جون متعجب نگام کرد و گفت –برو امیر و صدا کن بگو بیاد پیش من.. +چشم ، میرم.. ولی خواهش میکنم.. نزاشت حرفم و ادامه بدم و گفت –زود باش دختر. پوفی کردم و به سمت اتاق امیر حافظ تو یه سوئیت روبرو رفتم... ┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄ ┈