رمان تو مال منی
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان تو مال منی
┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄┈ ᯏ ᥣᥲ᥎ᥲ᥉ℍᥲ????ᥲ???? ᯟ |~ خانوم جون رو مبـل نشسته بود.. به سمتش رفتم +جانم خانوم جون? مشکلی پیش اومده?. با عصاش به مبل روبرو اشاره کرد که رفتم نشستم رو مبل و گفتم +چیزی شده?. خانوم جون یه نفس کشید و گفت –پس کی میخوای نازگل و عقد کنی?. پوفی کردم و سرم و تکون دادم و یه خنده ریز کردم و گفتم +چندمین باره راجع به این مسئله داریم بحث میکنیم عزیزمن?. خانوم جون گفت –مگه نمیبینی این دختر داره جلو چشمات پر پر میشه?. چشام گرد شد +کدوم پر پر شدن? نازگل حالش از من و شماعم بهتره. از رو مبل بلند شد که گفت –بشین.. حرف دارم باهات پسر.. +چند بار باید راجع به این مسئله صحبت کنیم که شما متوجه شید? –نازگل مگه چشه که نمیخوای بگیریش? زیبارو نیست که هصت ، خانوم نیست که هصت ، کدبانو نیست که هست.. دیگه چی میخوای تو پسر?. +خانوم جون نازگل و شما انتخاب کردید برا آرش خدا بیامرز... نازگل زنه آرش شد.. حالا الانکه آرش مرده?من باید زن آرش به عقد خودم در بیارم? که چی بشه? این دختر نیوفته دست غریبه ها?. –ط باید نازگل و عقد کنی امیر.. میدونی که تو کل خاندان بزرگمهر ، کسی رو حرف من حرفی نمیزنه.. +ولی من اینبار میخوام رو حرفتون حرف بزنم ، خانوم جون.. نازگل برا من فقط زنداداشه.. زن داداش آرش.. ناموس آرش.. من اصلا خوش ندارم صاحب ناموس یکی دیگه بشم.. –ناموس آرش ، ناموس توعم هسست. چند دقیقه فقط سکوت کردیم کهـ چشمم افتاد به نازگل که از گوشه اتاق داشت زیر چشمی نگام میکرد.. –منم اصلا خوش ندارم ، نوه من ، بیوفته دنبال یه دختر خیابونی. متعجب موندم +کدوم دختر خیابونی?از چی حرف میزنید? –از همون دختر خیابونی که به ظاهر بیمارته ولی داره دلبری میکنه ازت. یه نفس عمیق کشیدم و سرم و چرخوندم +من خسته أم خانوم جون.. اصلا متوجه نمیشم شما از چی صحبت میکنید.. من یک ماه دیگه از ایران میرم.. شماعم دنبال شوهر بگردید واسه نازگل خانوم که نیوفته دست غریبه ها.. خانوم جون عصبی داشت نگام میکرد که به سمت در رفتم که همون لحظه.. مامان از در اومد داخل و آشفته و پریشون بود که گفت –امیر حافظ، مادر ، باراد و ندیدی?. متعجب خیره شدم به مامان +باراد? نه ، چیشده?. –یک ساعت پیش رفت بیرون با بچهای محل بازی کنه ، هنوزم نیومده ، بارونم شدیده.. میترسم یه بلایی سرش اومده باشه.. بیا برو دنبالش قربونت برم.. چشام و رو هم فشردم +چشم الان میرم... ┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄┈