رمان تو مال منی
نویسنده : نامعلوم
ژانر : عاشقانه
قیمت : 29000 تومان
رمان تو مال منی
┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄┈ ᯏ ᥣᥲ᥎ᥲ᥉ℍᥲ????ᥲ???? ᯟ |~ رومیــسا لیسی به بستنی قیفیم زدم و به صورت لی لی تو کوچه تنگ و تاریک که دور و برش پر از ویلا بود ، حرکت کردم.. هندفری تو گوشم بود ، صدای آهنگ و بلند کردم و آسه آسه راه رفتم.. بارون کم کم داشت شدید میشد.. هوا تاریک شده بود و کوچه ها خلوت.. ولی من واسم مهم نبود و با صدای بلند آهنگ و با خودم تکرار میکردم.. قطرات بارون ، شلق شلق میخوردن رو آسفالت و برمیگشتن.. شدت بارون بیشتر شده بود و منم کم کم داشت سردم میـشد.. اصلا نمیدونستم کجاعم.. تو کدوم کوچه? چقدر از ویلا دور شدم.. فقط این و میدونستم که امروز همه جایی که حالم و خوب میکرد رفتم.. هرکاری که حالم و خوب میکرد انجام دادم.. هرچیزی که حالم و خوب میکرد و خوردم.. الانم حسی که دارم غیر قابل وصف شدنیه.. داشتم آهنگ و با خودم با صدای بلند میخوندم که یدفعه صدای گریه های ریز بچه أی به گوشم خورد.. گوشیم و روشن کردم و آهنگ و قطع کردم.. دوباره صداش میومد اما ضعیف.. هندفریم و از گوشم در آوردم و وسط کوچه ایستادم.. صدا از کدوم طرف بود?. دوباره صدای گریه های بچه گونش اومد که بهـ سمت یکی از باغچه هایی که کنار کوچه بود رفتم.. یه پسر بچه أی خورده بود زمین و دوچرخشم افتاده بود روش و اونم داشت گریه میکرد.. به سرعت به سمتش رفتم و دوچرخه رو از روش برداشتم.. هق هق میکرد که از دستاش گرفتم و گفتم +میتونی بلند شی کوچولو?. با هق هق ، بینیش و بالا کشید و کمکش کردم و از رو زمین بلند شد که گفتم +ط اینجا چیکار میکنی آقا پسر? مگه نمیبینی بارون چقدر شدیده?. بینیش و بالا کشید و با همون زبون بچه گونش جواب داد –منکه پسرم ، ط که دختری نصفه شب تو بارون چیکار میکنی?. چشام گرد شد.. نیم وجبه ولی شیش متر و نیم زبون داره.. از بازوهاش گرفتم و گفتم +میدونی ویلاتون کجاست?. سرش و تکون داد که گفتم +جاییت درد نمیکنه? میخوای اول ببرمت بیمارستان?. سرش و تکون داد –نه ، اول بریم خونمون ، بریم پیش مامانم. چشام و رو هم فشردم +چشم. از بازوهاش گرفتم و گفتم +وزنت و بنداز رو من... ┈┄╌╶╼╸◖ ◗╺╾╴╌┄┈