
رمان زفیر
نویسنده : آبان بانو
ژانر : BDSM
قیمت : 39000 تومان
رمان زفیر
دستانش میلرزید و پاهایش را مضطرب تکان میداد. دستش را که از روی صورتش بر میدارد میترسم از چشمانی که دیگر هیچ سفیدی نداشت. چه بلایی سرش آمده بود؟ -من نکشتمش با بغض گفته بود... با ترس لرز بیانش کرده بود... باورش میکردم. او را... هم بازیکودکیم را... حامی بچگیم را... و برادرم را -میدونم عزیزم... میدونم. می ایستم و به اطراف نگاه میکنم -کجا باید برم برای پرس و جو؟؟ از سربازی که کنار برادرم ایستاده میپرسم -اونجان...سرهنگ افخم... سرم را بر میگردانم. مرد میانسالی که با اخم درحال صحبت با کسی است. به سمتش میروم و بدون نفس میپرسم -شاکیه داداشم کجاست؟؟ بی ادب شده ام و استرس تنها توجیهی است که میتوانم برایش بکنم. نگاهی به من می اندازد و مهربان میگوید -سلام دخترم... داداش شما کدومه؟ خجالت زده لب زیر دندان میبرم -ببخشید... سلام... داداشم نوید جاهدی... میگن ادم کشته. ابروهایش بالا میپرد و با تعجب به من خیرهام میشود.