
رمان زفیر
نویسنده : آبان بانو
ژانر : BDSM
قیمت : 39000 تومان
رمان زفیر
کیلید را درون قفل می اندازم و هنوز وارد نشده صدای دادَش می آید -پد سگ احمق...باز رفتی سمت این چیزا؟ مگه نگفتم این کارا رو نکن...من مگه پدر تو نیستم توله سگ مرده شور برده! کلافه نفسی میگیرم و داخل میشوم. در را محکم میبندم -باز چی شده...؟ حرصی میپرسم و ادامه میدهم -میتونین باهم دیگه اروم صحبت کنین...مزاحم مردمم نشین... و اوست که به سمتم می آید -تو یکی حرف نزن با این کارات...این ازین مطب مطب کردنت که معلوم نیست میری کجا!؟ اعصابم داغان بود... با حرف پدرم بدتر شد -هه...من میدونم یه کاری کردی پَست بفرسته. ابرومونو بردی، اصن نباید تو خونه رات بدم بی پدر شی به حق امام رضا میخواستم بگویم اگر تو امام رضا میشناختی اینگونه با دخترت سخن نمیگفتی... اما خب، او پدر بود و احترامش واجب -پدر من...من که میخواستم برم، شما خو... داد میکشید... آخر ارام صحبت کردن بلد نبود -خفه شو دختره بیشعور...مردم چی میگفتن؟ ابرومونو چوب حراج میزدی که چی... هیچ نمیگویم و من به این چیز ها عادت کرده بودم.